AbiDic.com
  • دیکشنری

مانع شونده


english

1 general:: repressive, inhibiter, restrainer, inhibitor

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
مانده جبرانی
مانده حساب مستقل
مانده عادی حساب
مانده ماترک
مانده مغناطش همدما
مانده مغناطیسی
مانده موجودی
مانده یابی
مانسته
مانع
مانع آب شیرین
مانع اجرای عدالت یا رسیدگی قضایی شدن
مانع حیات
مانع دار
مانع شدن
مانع شونده
مانع طرح ادعا
مانع طرح ادعا شدن
مانع طرح دعوی
مانع فعالیت شدن
مانع قانونی
مانع مشروع
مانع موقت
مانع نکاح
مانع ورادع
مانعه الجمع
مانگرو
مانند
مانند آن
مانند بادخاوری

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط